سفره خانه های صاحب نام و قدیمی مشهد در دوران کرونا جمع شدند
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۲۳۰۷۹
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، ابوالفضل دهستانی رئیس اتحادیه صنف سفرهخانهداران سنتی مشهد گفت: ۲۵ واحد قدیمی و صاحب نام در رسته سفرهخانه در طول دوران شیوع ویروس کرونا تاکنون در پی محدودیتها و تعطیلی اجباری، پروانه کسب خود را باطل کرده و از فعالیت در این حوزه دست کشیدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او علت عمده جمعآوری این سفرهخانهها را فقدان تناسب بین درآمد و هزینههایشان ذکر کرد و افزود: مکان این سفرهخانهها که تا پیش از محدویتهای کرونایی رونق داشتند، اجارهای بوده و صاحبانشان بخاطر وضعیت جاری دیگر قادر به پرداخت اجارهبها و سایر هزینهها با توجه به کمبود درآمد نبودهاند.
رئیس اتحادیه صنف سفرهخانهداران سنتی مشهد ادامه داد: هرچند دولت دوازدهم قولهای زیادی برای کمک به صنوف آسیب دیده از محدودیتهای شیوع ویروس کرونا داد تا مانع از تعطیلی آنها شود، اما سفرهخانههای سنتی متحمل ضرر و زیان زیادی شدهاند و حمایت مناسب و موثری از آنها صورت نگرفته است.
دهستانی این واحدهای سنتی از ظرفیتهای مهم گردشگری توصیف و بیان کرد: طبخ غذای سنتی در سفرهخانه به ترویج فرهنگ استفاده از این نوع غذاهای دارای ارزش بالای تغذیه کمک کرده و محلی برای جذب گردشگر بیشتر از طریق صنعت غذا است.
او تصریح کرد: اشتغالزایی مستقیم هر واحد سفرهخانه ۲۵ نفر است که در کنار آن برای تعداد زیادی نیز اشتغال غیرمستقیم بوجود میآید.
رئیس اتحادیه صنف سفرهخانهداران سنتی مشهد تاکید کرد: هماینک ۴۵ واحد سفرهخانه سنتی فعال و دارای پروانه کسب با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و اعمال فاصله فیزیکی لازم، الزام به استفاده از ماسک طبی صورت و دارای کارت تاییدیه بهداشتی در سطح کلانشهر مشهد مشغول ارایه خدمت هستند.
دهستانی اظهار کرد: همچنین همه افراد فعال و شاغل در سفرهخانههای مشهد شامل صاحبان، مدیران، کارکنان و آشپزهای این واحدها دو نوبت واکسن کرونا را تزریق کردهاند.
او ارائه قلیان یا مواد دخانی در همه واحدهای سفرهخانه سنتی را نیز ممنوع اعلام کرد و افزود: هفته پیش بنا بر حکم قضایی در چارچوب طرح اجرایی مشترک مرکز بهداشت، اداره نظارت بر اماکن و این اتحادیه ۶۵ عدد قلیان موجود در مراکز غیرمجاز مشهد جمعآوری شد.
رئیس اتحادیه صنف سفرهخانهداران سنتی مشهد ادامه داد: این اقلام بخاطر ممنوعیت عرضه قلیان یا مواد دخانی در سفرهخانههای سنتی مورد استفاده برخی باغسراها و اماکن غیرمجاز بود که با نظارت مقام قضایی در حال جمعآوری است.
انتهای پیام//ف.ب
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شیوع کرونا سفره خانه سنتی سفره خانه سفره خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۲۳۰۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نجاتم دهید، دیگر به پایان خط رسیدهام!
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۲۷ ساله در حالی که بیان میکرد دیگر به آخر خط رسیدهام، اشکریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: آخرین فرزند خانوادهای ۸ نفره هستم. در یکی از شهرکهای اطراف مشهد و در خانوادهای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم.
هنوز خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد. از آن روز به بعد مادرم در زمینهای کشاورزی کارگری میکرد و زمانی که خسته و کوفته به خانه میرسید باید امور خانه را هم انجام میداد.
مادرم اگرچه سعی میکرد چهره خود را شاد و خندان نشان دهد ولی من میدانستم که چه غوغایی در روح و روانش برپاست. در همین حال برادرانم ترک تحصیل کردند تا کمکخرج خانواده باشند ولی هرکدام از آنها هم درگیر مشکلات و گرفتاریهای شخصی خودشان شدند و مادرم همچنان کارگری میکرد.
من هم که به صورت مادرزادی و از ناحیه پا دچار معلولیت جسمی بودم، اعتماد به نفس پایینی داشتم و تلاش میکردم از چشم دوستان و نزدیکانم دور بمانم تا مورد تمسخر قرار نگیرم. این حقارت را کاملا در مدرسه با همه وجودم احساس میکردم و از نگاههای همکلاسی هایم زجر میکشیدم.
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و... بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتمبا این شرایط نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. با آنکه در سن نوجوانی قرار داشتم و در رویاها و آرزوهای خودم به سر میبردم، راهی بازار کار شدم تا حداقل مخارج خودم را تامین کنم. اینگونه بود که در یک لباسفروشی در اطراف میدان ۱۷ شهریور مشهد کاری پیدا کردم و به عنوان فروشنده مشغول کار شدم.
هنوز ۲ ماه از آغاز کارم نمیگذشت که با آرمان آشنا شدم. وقتی دیدم پسری نسبت به من مهر میورزد و جملات زیبای عاشقانه بر زبان میراند، شیفته او شدم چراکه محبت را در او جستجو میکردم و به چیز دیگری نمیاندیشیدم. وقتی دیدم او به من که دختری معلولم توجه میکند، همه وجودم لبریز از عاطفه شد.
چند سال بود که با آرمان ارتباط داشتم و بیشتر روزها را با او درپارکها و سینماها قرار میگذاشتم. وقتی خانواده آرمان در جریان این عشق خیابانی قرار گرفتند، او را از خانه طرد کردند. آرمان هم که در یک فروشگاه شاگرد بود، خانه کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد و ما با همه مخالفتها با یکدیگر ازدواج کردیم. اگرچه نتوانستم مانند خیلی از دختران لباس عروسی بر تن کنم و با جشن و شادی پا به خانه بخت بگذارم، اما همین که ازدواج کرده بودم از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم.
صاحبکارم چون به بهانههای مختلف به فروشگاه نمیرفتم، مرا اخراج کرد و من برای کمک به مخارج زندگی امور مربوط به نظافت ساختمانها را انجام میدادم.
آرمان که مصرف تفریحی مواد مخدر و سیگار را از همان اوایل جوانی شروع کرده بود، خیلی زود و بر اثر معاشرت با دوستان ناباب در حاشیه شهر به یک معتاد حرفهای تبدیل شد و مرا هم آلوده کرد. با آنکه پسرم تازه به دنیا آمده بود، هر چه دو نفری کار میکردیم باز هم نمیتوانستیم هزینههای اعتیادمان را تامین کنیم.
وقتی به چشمان زیبای فرزندم نگاه میکردم از خودم متنفر میشدم که چرا نباید غذای مناسبی بخورم و فرزندم را اینگونه ضعیف نبینم. خیلی دلم به حال نوزاد شیرخوارهام میسوخت به همین دلیل بارها تصمیم گرفتم از چنگ این هیولای سفید (شیشه) فرارکنم ولی مانند کبوتری خانگی دوباره بر بام مواد افیونی لانه میساختم و روزهای نکبتبار را تکرار میکردم و نابودی آیندهام را به چشم میدیدم. این بود که به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای نجات خودم بیابم.
با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) راهکارهای قانونی و اقدامات روانشناختی برای نجات زن جوان از منجلاب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.